سفر جنجالی و پر حرف و حدیث دانلد ترامپ به همراه شرکاء(اهل و عیال ترامپ ظاهرا شرکای تجاری او هم هستند و بنا بر تقسیم کار قبلی، هر کدام گوشه از کار را در معاملات هنگفت به عهده دارند، از استفاده از جذابیت های بصری! بانوی اول آمریکا و دختر رییس جمهور برای تحت تاثیر قرار دادن حکام هیز و هرزه سعودی، تا چکش کاری داماد ترامپ برای تخفیف گرفتن از شرکت لاکهید مارتین برای ریاض) با یک معامله هنگفت ۱۱۰ میلیارد دلاری برای فروش تسلیحات به پایان رسید.
طبیعتا این بزرگ ترین قرارداد تسلیحاتی تاریخ، بازتاب ها و تحلیل های زیادی را در محافل رسانه ای و سیاسی به دنبال داشته است. از ان جا که عربستان سعودی، خودخواسته نقش رهبری خصومت علیه ایران را در منطقه خلیج فارس در پیش گرفته، بدیهی است که این اقدام سعودی در وهله نخست متوجه بزرگ ترین رقب منطقه ای آن، یعنی جمهوری اسلامی ایران است. مضاف بر این، برنامه ای جدی برای تشکیل یک «ناتوی عربی» متشکل از ریاض و متحدان منطقه ای آن، با پشتیبانی آمریکا، هم در جریان است.
از سوی دیگر، سفر ترامپ به سعودی، با برگزاری انتخابات در ایران همزمان شد که بار دیگر یک کلاس درس فشرده مردمسالاری را به کشورهای منطقه، از جمله سعودی و پادشاهی های عقب مانده و قرون وسطایی منطقه ارایه داد. گرچه دانلد ترامپ(چهرهی بی نقاب سیاست آمریکایی) در همین چند ماه با کردار و سیاسی خود نشان داد که دولت ایالات متحده دیگر حتی به ظاهر هم احترامی برای مفاهیمی چون دموکراسی، حقوق بشر و فلان و فلان قایل نیست که دهه هاست آمریکا خود را سردمدار و بزرگ ترین پشتیبان آن در دنیا جلوه می دهد.
متاسفانه پیام خصمانه واضح و روشن واشینگتن و ریاض به جمهوری اسلامی ایران، تنها یک روز بعد از آن مخابره شد که همان نامزدی در انتخابات ایران رای آورد که در شعارهای انتخاباتی خود، " از دور شدن سایه جنگ با دیپلماسی" سخن می گفت. و متاسفانه ان نامزد محترم، همان کسی بود که در دومین مناظره تلویزیونی، در انتقادی نسبتا صریح، نمایش توان دفاعی کشور در «شهرهای زیرزمینی» را زیر سوال برده بود. انتقادی که خواسته و ناخواسته، پیام اختلاف نظر در یک موضوع حیاتی کشور را در بین مسوولین سیاسی و نظامی کشور به آن سوی مرزها مخابره کرد.
ایران و سیاست خارجی «واقع گرایانه»
در دانش سیاست خارجی و روابط بین الملل، قدیمی ترین و در عین حال پایدارترین نظریه، نظریه ای موسوم به «واقع گرایی» است که هر شاگرد نوآموز علوم سیاسی با آن آشناست. ۴ گزاره اصلی این نظریه از این قرار هستند:
نظام بینالملل آنارشیک است، به این معنی که هیچ قوه قاهره ای وجود ندارد که فصل الخطاب منازعات و مخاصمات بین المللی باشد.
دولتها مهمترین بازیگران نظام بینالملل هستند.
تمامی دولتها در نظام بینالملل بازیگرانی عقلایی هستند که به دنبال منافع ملی بر اساس اصل «خودیاری»(قدرت ملی) هستند.
نگرانی اصلی تمامی دولتها حفظ بقا میباشد و از این رو به دنبال تقویت توان نظامی خود هستند.
با وجود همه تحولاتی که در عرصه نظریات روابط بین الملل صورت گرفته و نظریه های جدیدی که بعد از «واقع گرایی» در این حوزه مطرح شده اند، به باور اهل فن، هنوز این نظریه بیشترین کارآیی را در تفسیر تحولات عرصه جهانی نشان می دهد.
بحث اهمیت «توان دفاعی ملی» برای ایران و هر کشور «مستقل» و «خودفرمان» دیگری، و اولویت «امنیت ملی» بر حوزه های دیگر از جمله اقتصاد طبق این نظریه کاملا قابل توضیح است.
امضای برجام در جولای ۲۰۱۵، تقویت برنامه موشکی را برای ایران از همیشه عاجل تر و ضروری تر کرده است. از همین رو، حالا که برنامه هسته ای ایران محدود و در قلب راکتورها بتن ریخته شده، برنامه های موشکی ایران از سوی غربی ها به سردمداری آمریکا هدف اتهام زنی ها و کارشکنی ها قرار گرفته اند. برنامه موشک های بالیستیک توسط سپاه اداره می شود که بابت انجام وظیفه ذاتی خود، دفاع از کیان کشور و انقلاب، تحت بی رحمانه ترین تحریم های بین المللی قرار دارد.
طبق نظریه واقع گرایی، منطق برنامه تسلیحات استراتژیک(هسته ای) و برنامه موشک های بالیستیک غیراستراتژیک(غیرهسته ای) مشابه هم هست: هر دو ابزار قدرت هستند که برای بازدارندگی یا بستن راه تهدیدها به کار گرفته می شوند. هر دو امنیت کشور را از طریق قدرت خام(قدرت عریان) تامین می کنند.
«جان مرشایمر»، متفکر علوم سیاسی که طرفدار نظریه واقع گرایی در عرصه بین المل است، می گوید " همیشه کشورها به دنبال حداکثرسازی قدرت خود در برابر رقبا هستند، چون به دنبال هژمونی می گردند."
ساخت سیستم های موشکی و ضد موشکی، کلید راهبرد بازدارندگی ایران هستند. تنش های منطقه ای ایران با همسایگان قدرتمند، به تنهایی توجیه گر نیت و برنامه ایران برای توانایی های دفاعی هر چه بیشتر است. ایران مجبور بود به سمت برنامه موشک بالیستیک برود، چون سابقه ۸ سال جنگ خونین را با یکی از همسایگان خود از سر گذراند. جنگ ایران-عراق، نقش بزرگی در شکل دادن به تفکر استراتژیک ایران داشت.
ایران سابقه دومین جنگ طولانی قرن بیستم(بعد از جنگ آمریکا با ویتنام) را در خاطره جمعی ملت خود دارد، جنگی که با جنگ اول جهانی مقایسه می شود. مانند جنگ اول جهانی، جنگ ایران و عراق یک جنگ سنگر-پایه با امواج تک وَر انسانی به سوی دشمن بود. بمباران وسیع مناطق مسکونی و زیرساخت های کشور توسط نیروی هوایی قوی تر عراق که به لحاظ امکانات بر ما برتری محسوسی داشت، و همچنین کاربرد گسترده تسلیحات شیمیایی توسط صدام حسین و در نهایت حمله به شهرهای ایران با موشک های بالیستیک، جمهوری اسلامی را از همان سال ها به فکر ایجاد یک توان بازدارندگی قوی انداخت. تحریم های تسلیحاتی علیه ایران یک مانع بزرگ در سر راه بازدارندگی قوی بود. همچنین به واسطه تلاش آمریکا برای جلوگیری از سلاح و قطعات به ایران، نیروی هوایی ما در نگهداری و ترمیم تجهیزات خود دچار مشکل بوده است.
تحریم های تسلیحاتی آمریکا در اوج جنگ ایران و رژیم بعث عراق در۱۹۸۳، جمهوری اسلامی را به این نتیجه رساند در نهایت باید متکی به منابع داخلی باشد. از منظر منافع حیاتی کشور، این تصمیم کاملا منطقی است.
در بررسی گزینه های مختلفی که ایران برای تقویت بازدارندگی خود بررسی کرد، با لحاظ هزینه های بسیار سنگین اقتصادی تولید جنگنده و ناو جنگی، ایران به میانبری به نام «موشک» رسید. برنامه موشکی ایران که توسط شهید بزرگوار «حسن تهرانی مقدم» پایه گذاری شد، مبتنی بر همان دکترین «اتکاء بر خود» بوده و البته پاسخی منطقی و کاملا قابل درک به مسلح سازی و تجهیز رقبای منطقه ایران توسط آمریکا است.
بر اساس گزارش سرویس تحقیقات کنگره آمریکا، در بازه زمانی ۲۰۰۴ تا ۲۰۱۱ کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس(GCC) حدود ۳۸.۵ میلیارد دلار سلاح جدید خریداری کردند، این در حالی است که رقم خرید سلاح ایران در همین برهه ۱.۱ میلیارد دلار بوده است.
علاوه بر این، رقبای ایران از آموزش، سیستم های اطلاعات، مراقبت و شناسایی، فرمندهی، کنترل و ارتباطات ، رایانه و توانایی های مدیریت نبرد(C۴۱/BM) آمریکایی استفاده می کنند
رژیم صهیونیستی، بزرگ ترین دشمن ایدئولوژیک ایران، تنها دارنده سلاح هسته ای در منطقه است.
علاوه بر دریافت کمک مستقیم بالای ۱۴۰ میلیارد دلاری از آمریکا از زمان جنگ اعراب و اسراییل در ۱۹۷۳، اسراییل یک پروژه مشترک نظامی با آمریکا به ارزش ۳ میلیارد دلار دارد که یک سیستم دفاع موشکی چند لایه است: گنبد آهنین برد کوتاه، جریکوJericho میان برد، اَرو Arrow با برد بلند. این سیستم ها از پشتیبانی رادارهای پیشرفته FBX-T ساخت شرکت ریتیون برخوردارند کاملا توسط پرسنل آمریکایی اداره می شود.
به علاوه، در قالب «بسته غرامت» در برابر توافق هسته ای با ایران، اسراییل خواستار اسکادرانی از جنگنده های f-۱۵ استرایک ایگل و هواپیماهای v-۲۲ اوسپری از آمریکا شده که ۳.۱۱ میلیارد دلار ارزش دارد. همچنین اسراییل جنگنده F-۱۵ SE سایلنت ایگل مجهز به رادارهای پیشرفته را نیز از واشینگتن طلب کرده است.
از منظر جمهوری اسلامی، واشینگتن با مسلح کردن متحدان خود در منطقه، امنیت ایران را تهدید می کند. در همین بستر، تلاش ایران حتی برای ساخت سلاح اتمی هم از منظر نظریه «واقع گرایی» در روابط بین الملل کاملا منطقی و قابل درک است، برنامه موشکی با سر جنگی غیرهسته ای که دیگر جای خود دارد. ایران به دلایل مختلف به این نتیجه رسید که برجام را امضاء کند. حال با محدود شدن برنامه هسته ای، تقویت برنامه موشکی یک انتخاب ناگزیر است.
علاوه بر این که، با توجه به شرایط خطیر منطقه و برنامه های خطرناک دشمنان ایران، در کنار تقویت برنامه موشکی، لاجرم باید برنامه هایی چون تقویت پدافند هوایی کشور هم به جد در دستور کار قرار بگیرد.
تجربه تلخ تاریخ، حقانیت دفاع
بیش از سه دهه تحریم های تسلیحاتی سنگین و ناجوانمردانه غرب علیه ایران، توانایی های تسلیحات پیشرفته کشور را در زمینه هواپیما و کشتی نسبت به همسایگان تحت تاثیر قرار داده است. از همین رو، کشورمان تلاش کرده تا استراتژی «خوداتکایی» را در پیش بگیرد. با این حال، صنایع نظامی ما هنوز راه درازی در پیش دارد و محتاج اراده قاطع، یکپارچگی حاکمیتی در این حوزه و سرمایه گذاری گسترده است. وقتی کیان و امنیت یک کشور مورد تهدید جدی واقع می شود، بدیهی است که اولویت سیاست گذاری ها و تخصیص منابع متوجه حفظ امنیت است. این اصلی است که برای کشوری مثل ایالات متحده همان اندازه صادق است که کشوری مثل بورکینافاسو(در سطح مقدورات هر کدام).
در منطقه غرب آسیا، رژیم صهیونیستی، عربستان سعودی، داعش و افراط گرایی وهابی تهدیدهای اصلی امنیتی برای ایران است. به علاوه، حضور نیروهای آمریکایی در منطقه هم تهدیدی ملموس برای ماست. با این وجود، واردات سلاح کشور در یک دهه گذشته از ترکیه و حتی از کشوری مثل آذربایجان هم کم تر بوده است. از سوی دیگر، اطراف ایران پر از آشوب ها و بی ثباتی های سیاسی و نظامی است که با مداخلات عوامل فرامنطقه ای تشدید هم می شود.
برنامه موشک های بالیستیک، به عنوان محور توان دفاعی کشور، دو جنبه دارد: واقعیت تاریخ و ملاحظات حقوقی.
به لحاظ تاریخی، تجربه اشغال ایران توسط انگلستان و اتحاد شوروی در جنگ دوم جهانی، و تجربه ۸ سال جنگ با رژیم بعث عراق که صدها هزار شهید و جانباز و مفقود بر جای گذاشت، حتی هر ناظر بی طرف غربی را هم نسبت به دغدغه ایران برای تقویت توان دفاعی خود اقناع می سازد. همان گونه که وزیر محترم خارجه، آقای دکتر ظریف، به درستی در یک کنفرانس غربی گفتند، زمانی بود که شهرهای ما زیر حمله ناجوانمردانه موشک های اسکاد صدام حسین قرار داشت و کشورهای بیگانه در جواب خواسته به حق ما برای فروش موشک با هدف دفاع از خود، دست رد به سینه ما زدند و ما به واسطه نداشتن توان مقابله به مثل، ضربه سنگینی متحمل شدیم. یک چهارم جمعیت تهران، از هراس موشک پرانی صدام شهر را ترک کردند و به لحاظ ذهنی و روانی تاثیر قابل ملاحظه ای بر جریان جنگ داشت. حتی یکی از عوامل پذیرش قطعنامه توسط حضرت امام را همین مساله و دغدغه احتمال حمله موشکی شیمیایی به شهرهای ایران دانسته اند.
شهر مظلوم دزفول زیر موشک باران
پناهگاه در سطح شهر تهران- اسفند سال ۶۶
به لحاظ حقوقی، مساله موشکی به هیچ عنوان در چارچوب توافقی که در ۲۰۱۳ بین ایران و ۵ به علاوه یک امضاء شد، نیامده است. ایران از نظر حقوق بین الملل حق داشتن توان دفاعی را دارد و گرچه قطعنامه های شورای امنیت تحت فشار آمریکا و لابی صهیونیستی نسبت به برنامه موشکی ایران ابراز نگرانی کرده اند، لیکن ۱+۵ طبق یک توافق داخلی هرگز در جریان مذاکرات درباره برنامه موشکی ایران بحثی نکردند.
ایران به عنوان یک کشور خودفرمان و مستقل در منطقه ای پرچالش و پر ریسک، احتیاجات دفاعی گسترده ای دارد که موشک های بالیستیک با سر غیرهسته ای، بخشی از آن است. هیچ بخشی از قوانین بین الملل، ایران را از ایجاد این توانایی ها باز نمی دارد تا زمانی که این موشک ها حامل کلاهک هسته ای نباشند. «چارلز گلیزر»، از اندیشمندان برجسته علوم سیاسی و طرفدار نظریه واقع گرایی گزاره ای معروف دارد: "(در مقایسه دو کشور)، وقتی همه بخش ها با هم برابر هستند، آن کشوری امن تر است که صاحب قابلیت های نظامی لازم برای دفاع از قلمرو خود در برابر حمله است."
ایران از موضع کاملا دفاعی برای دفاع در برابر تهاجم عمل می کند و از این منظر صنعت نظامی ایران کاملا از مشروعیت حقوقی برخوردار است. ایران بیش از ۲۵۰ سال است که آغاز کننده تهاجم به کشوری نبوده است.
در زمینه بهانه جویی های خبیثانه آمریکا نسبت به خطر انحراف برنامه موشکی ایران، نقل قول خود مقامات این کشور باطل بودن این دعاوی را ثابت می کند. برای مثال، خانم «وندی شرمن»، معاون سیاسی وزارت خارجه ایالات متحده در فوریه ۲۰۱۴ گفته بود: " اگر ما عدم دستیابی ایران را به سلاح هسته ای برای خودمان و جامعه جهانی تضمین کنیم، دیگر سیستم حمل این تسلیحات هسته ای(موشک های بالیستیک) موضوعیت پیدا نمی کنند."
برنامه موشکی؛ الگویی برای سایر شاخه های دفاعی
همان گونه که اشاره شد، جنگ ایران و عراق، مسوولان نظامی و سیاسی ما را به این باور رساند که موشک نقشی اساسی در روند جنگ و پایان دادن به آن دارد. در همان سرمای استخوان سوز زمستان ۶۶، که پیکر تهران زیر موشک های اسکاد بی رژیم بعث جراحت بر می داشت، نقش کانونی موشک در استراتژی دفاعی ایران در ذهن شخصیت هایی چون شهید حسن تهرانی مقدم تثبیت می شد.
اکنون، نسبت به زمستان ۶۶، ما در وضعیتی غیرقابل مقایسه به لحاظ توان موشکی هستیم. با این حال، راه درازی هنوز در پیش است تا به وضعیتی آرمانی در سطح استانداردهای جهانی برسیم.
موشک نقطه اتکاء روانی نیروهای مسلح به لحاظ تکنولوژیک است. موشک نماد پیشرفت صنایع نظامی بومی ایران و قدرت دفاعی ایران است.
و البته همان طور که گفته شد، موشک آغاز یک راه است که باید در حوزه های دیگر همچون سیستم های دفاع ضد هوایی نیز در پیش گرفته شود تا ساحت مقدس ایران از توطئه و تهاجم بدخواهان(که مع الاسف کم هم نیستند) در امان بماند. این امر در گام اول، محتاج «باور» و «اعتقاد» قلبی به توان دفاعی بازدارنده، به عنوان اولویت اصلی کشور در مسوولان سیاسی، امنیتی و نظامی کشور ماست. گام بعدی همدلی و همراهی و در یک کلام وحدت بر سر این «خط قرمز» اساسی، یعنی امنیت کشور در میان مسوولان است. خط قرمزی که نباید به هیچ عنوان «وجه المصالحه» رقابت های سیاسی و امتیازگیری قرار بگیرد، چرا که اگر امنیت این پهنه عزیز که ایران نام دارد، به خطر بیافتد، نه از «تاک نشان می ماند و نه از تاکنشان». به بیان دیگر اگر امنیت نباشد، انتخاباتی، و به تبع آن منصب سیاسی، هم در کار نخواهد بود که بر سر آن رقابت شود.
نقل است وقتی در بحبوبه «جنگ شهرها» میان ایران و رژیم بعث، ایرانی ها با تلاش و مشقت بسیار دولت قذافی را راضی به فروش چند موشک اسکاد-بی کردند، مستشاران لیبی که به همراه موشک ها به ایران آمدند، سیر تا پیاز پرتاب موشک را در اختیار داشتند و به نیروهای یگان تازه تاسیس موشکی سپاه هیچ گونه اطلاعاتی در این زمینه نمی دادند. بعد از پرتاب چند فروند از این موشک ها به عراق که نتایج چشمگیری داشت(از جمله برخورد موشک به ساختمان بانک رافدین در قلب بغداد که در اختیار ارتش عراق بود و چند ده افسر رده بالای بعثی در آن به هلاکت رسیدند)، با فشار اتحاد شوروی(که حامی صدام بود) به قذافی، از لیبی به این مستشاران دستور رسید که در روند پرتاب موشک مشارکت نکنند. ان ها هم به اتاق هتل خود در تهران رفتند و در را بستند و حاضر به پاسخگویی و شرکت در عملیات پرتاب موشک نبودند.
پایه گذاران یگان موشکی سپاه- شهید تهرانی مقدم(نفر دوم از راست)
این جا بود که غیرت انقلابی حسن تهرانی مقدم و همکارانش به جوش آمد و خود دست به کار شلیک موشک ها شدند. با زحمت و خون دل این رزمندگان جوان سپاه خمینی توانستند مراحل شلیک موشک ها را بدون کمک لیبیایی ها انجام دهند و شلیک های موفقی هم داشته باشند.
همین جوانان بعدتر موشک اسکاد بی(Scud B) را مهندسی معکوس کردند و از روی آن اولین موشک بالیستیک ایرانی را ساختند.
سخن کوتاه این که، صنعت موشکی ما، دستاورد همت والا، شور و شعور دینی و جهاد انقلابی فرزندان این مرز بوم در همه این سال ها بوده است.
تک تک پیچ و مهره های صنعت دفاعی بومی ما متبرک به خون شهیدان والامقامی است که مرعوب ساز و برگ دشمن نشدند، از فقر امکانات مایوس نگشتند و با اراده پولادین و باور قلبی به حقانیت راه خود این صنعت را به این جا رساندند و در آخر با شهادت خویش، خون خود را بر شهاب ها، قیام ها، سجیل ها، زلزال ها، فجرها و....نقش زدند.
در تایید پرثمر بودن راه این شهیدان همین بس که، از رعب موشک های ایرانی، حاکمان پولنفتخور، بی همیت و فرومایه سعودی، در میانه بحران اقتصادی و کسری بودجه فزاینده و آب رفتن روزافزون ذخایر ارزی چند صد میلیارد دلاری در پی کاهش قیمت نفت(که عربستان را به فکر فروش بزرگ ترین و استراتژیک ترین دارایی خود یعنی شرکت نفت آرامکو انداخته است) ۱۱۰ میلیارد دلار پول بی زبان را صرف خرید تسلیحات آمریکایی و نجات کمپانی های رکودزده صنایع دفاعی ایالات متحده می کند. تسلیحاتی که خود سعودی ها عرضه استفاده از آن ها را ندارند و از همین رو هزاران پرسنل آمریکایی هم به سان «سرجهازی» روی این قرارداد وارد سعودی خواهند شد. غافل از این که وقتی سراشیبی سقوط آغاز شود، خروارها خروار سلاح هم جلودار آن نیست. تجربه تاریخی فروپاشی اتحاد شوروی که( ابرقدرت نظامی جهان بود)و در مقیاسی کوچک تر، سقوط محمدرضا پهلوی پیش چشم ماست که میلیاردها دلار اسلحه و حضور هزاران مستشار آمریکایی هم نتوانستند او را نجات بدهند.
حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای ظهر امروز در آیین افتتاحیه سالن همایش امام خمینی (ره) اداره کل دادگستری رشت با اشاره به حضور گسترده مردم در انتخابات 29 اردیبهشت اظهار کرد: آمار مشارکت مردم استان گیلان بالا بود و مردم به ندای ولیفقیهشان پاسخ مثبت دادند و برگ دیگری از وحدت نظام را نشان دادند.
وی با بیان اینکه مردم مدعیان دموکراسی دنیا را با حضور گسترده خود در انتخابات شرمنده کردند گفت: مردم ایران با حضور گسترده خود در انتخابات بار دیگر به دشمنان نظام نشان دادند که به کسی اجازه دخالت نمیدهند.
سخنگوی دستگاه قضا به فرارسیدن روز سوم خرداد سالروز آزادسازی خرمشهر اشاره کرد و گفت: حماسه فتح خرمشهر نمایانگر توکل مردم به خدا و تحقق وعدههای الهی در برابر دشمنان تادندانمسلح است تا جایی که دشمن درحالی اعتراف به شکست کرد که حتی یک وجب از خاک ایران نیز به اشغال آنان درنیامد.
محسنی اژهای با اشاره به فرارسیدن ماه مبارک رمضان گفت: باید همه ما با آراستگی باطن خود را برای استقبال از ماه مبارک رمضان آماده کرده و از برکات این ماه الهی بهرهمند شویم.
وی با اشاره به دسیسههای مختلف دشمنان برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی گفت: نزدیک چهار دهه است که همه جنود شیطان، از آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی و برخی عوامل آنان در داخل را به کار گرفتند تا نور الهی را خاموش یا کمسو کنند و آن چیزی که سبب مقابله و ایستادگی مردم در برابر این دسیسهها شد، اهلبیت (ع) است.
سخنگوی دستگاه افزود: اینکه القاعده، طالبان، النصره، داعش را چه کسی به وجود آورد و چه کسی آنان را مسلح کرده و از آنها نفت تصرفشده را میخرد و درست زمانی که جبهه حق پیشروی میکند به دفاع از جبهه کفر رفته و میگویند ما بهاشتباه به مراکز شما حمله کردیم.
محسنی اژهای با بیان اینکه دشمن با فشارهای اقتصادی درصدد تأثیرگذاری در عرصههای مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است گفت: متأسفانه برخی فرصتها را با تکیه بر خارج در سالهای اخیر از دست دادهایم درحالیکه رمز موفقیت ما تکیه بر توان داخلی است.
وی با تأکید بر اینکه زنده ماندن به هر قیمتی ارزش ندارد افزود: از دست دادن ارزشها، آرمان شهدا و تنها گذاشتن علی زمانه ارزشمند نیست و باید ما خودمان را آماده کنیم.
محسنی اژهای با اشاره به اینکه کار همه سخت است و کار قضا از همه سختتر بیان کرد: کار نفس قضا حل مشکلات مردم و کاری کاملاً خطیر است و اگر همه امکانات فراهم هم باشد عدهای از مردم از ما ناراحتاند و آنها دستهای هستند که حکم علیهشان صادر میشود.
وی با بیان اینکه امروز بسیاری از دستگاههای دیگر کارشان را انجام نمیدهند و بارشان روی دوش قوه قضائیه افتاده است تصریح کرد: دهها و صدها شرکت تعاونی و اعتباری که مجوز و نظارت مربوط به بانک مرکزی و دولت است حال باید ما رسیدگی کنیم که بیش از 400 شعبه در کشور ایجاد کرده، از مردم سپرده گرفته و از سپرده آنها به آنها سود داده و یکمیلیون شکایت را بر روی دست قضا گذاشته است.
سخنگوی دستگاه قضا افزود: یکی از بانکها برای فردی دو هزار و 800 برگ چک صادر کرده که از این میزان یکهزار و 141 برگشتخورده و هنوز هم همه آنها نیامده و ممکن است باز هم به این تعداد اضافه شود که عهدهدار این اشتباه بانک بوده ولی دستگاه قضا باید این پروندهها را بررسی کند.
وی با اشاره به آمار بدهی معوقات بانکی ارائهشده از سوی بانک مرکزی افزود: بانک مرکزی اعلام کرده که 100 هزار میلیارد تومان معوقات بانکی داریم که بنده با آماری که دارم معتقدم بیشتر است و یکی از دلایل عدم اعتبارسنجی، نظارت نادرست و عدم اخذ وثیقه درست است و وقتی کار خودشان را بهدرستی انجام نمیدهند، همه مشکلات را گردن قوه قضائیه میاندازند.
محسنی اژهای داشتن روحیه انقلابی، جهادی و توکل به خدا را ضامن موفقیت دستگاه قضا دانست و گفت: در این مدت بهخصوص در دو سال اخیر خیلی به قوه قضائیه به دلیل برخورد با پولدارترین پولداران متخلف، صاحبمنصبان و یقهسفیدان تهمت زدند که طبیعی است از دست ما ناراحت باشند.
وی اطاعت از ولیفقیه در همه امور ازجمله قوه قضائیه را از دیگر ملزومات موفقیت دستگاه قضا عنوان کرد و گفت: دستگاه باید مقتدر، مستدل و سالم مسائل را با مردم در میان بگذارد و از این طریق مردم نیز با درک اوضاع در برخورد با متخلفان به کمک خواهند آمد.
سردار امیرعلی حاجیزاده فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران به مناسبت چهارم خرداد ماه روی پایداری و مقاومت مردم دزفول طی سخنرانی در این شهر اظهار داشت: ما کمتر شهری را مانند دزفول در جهان سراغ داریم که همزمان با آتش توپخانه، بمباران هوایی و موشک مورد تهاجم قرار بگیرد و مردم دزفول در اوج مظلومیت در چنین شرایطی مقاومت کردند.
حاجیزاده اظهار داشت: این مقاومت در حالی بود که همزمان رزمندگان دزفولی در جبهههای نبرد حضور داشنتد و مردم این شهر نیز میزبان دیگر رزمندگان از شهرهای مختلف بودند.
وی با اشاره به روند آغاز جنگ توسط ارتش رژیم بعثی گفت: در تمام جنگها زد و خورد و تبادل آتش طبیعی است اما ما در 40 ماه اول جنگ امکان پاسخگویی متوازن به حملات عراق را نداشتیم.
سردار حاجیزاده خاطرنشان کرد: البته عزیزان ما در نیروی هوایی ارتش از ابتدا پاسخ مناسبی را شروع کردند اما جنگ ما فقط با رژیم بعث نبود و آنها از همه امکانات آمریکا،شوروی، اروپا و مرتجعین عرب برخوردار بودند به طوری که پدافند هوایی بغداد با پدافند شهر مسکو مقایسه میشد و این کار را برای عزیزان ما در نیروی هوایی ارتش بسیار سخت میکرد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران ادامه داد: در سال 65 قرار بود عملیات موشکی توسط سپاه انجام شده و همزمان جنگندههای نیروی هوایی ارتش نیز به برخی نقاط حمله کنند. من وقتی از معاون عملیات پایگاه نوژه در خصوص میزان موفقیت عملیات سوال کردم او گفت امکان موفقیت 30د رصد است و بعد از عملیات نیز یکی از آن دو هواپیما سالم برگشت.
وی خاطرنشان کرد: این در حالی است که ما در تحریم کامل قرار داشتیم و نیمه غربی ایران سراسر مورد تهاجم ارتش عراق بود و اگر این پشتیبانیها از رژیم بعث صورت نمیگرفت جنگ ما ظرف دو سال تمام میشد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران اضافه کرد: البته در حوزه دیپلماسی اقدامات زیادی صورت گرفت و وزیر امور خارجه ما بسیار فعال بود اما آنها (دشمن) تصمیم خودشان را گرفته بودند و اگر نبود ایستادگی ملت ایران امروز باید شاهد مرزهای عراق در اهواز و دزفول بودیم و بعید نبود که همین امروز صدام در عراق حاکم باشد.
سردار حاجیزاده تصریح کرد: با تجربه 8 سال جنگ تحمیلی همه فهمیدند که باید روی پای خود بایستیم و نمیتوان با اتکا به شرق و غرب توان دفاعی تولید کرد.
وی با اشاره به نقش فرماندهان شهیدی مانند شهید طهرانی مقدم و کاظمی در مسیر خودکفایی اظهار داشت: این مسیر تا به امروز ادامه دارد و ما توانستیم تهدید دشمن را به فرصت تبدیل کنیم و از همان روزهای جنگ تحقیقات موشکی شروع شد.
سردار حاجیزاده گفت: ما در آن سالهای ابتدای جنگ به عنوان فرمانده شرمنده مردم بودیم چرا که اگر قدرت داشتیم اجازه نمیدادیم جنگ 8 سال طول بکشد و این همه از جوانان ملت به شهادت برسند.
وی گفت: سپاه و بسیج وقتی وارد جنگ شدند هیچ چیزی نداشتند اما وقتی جنگ تمام شد تیپها و لشکرهای زهری، تیپ موشکی و یگانهای منسجم داشتیم و این روند باید امروز هم بر همه زمینهها یک الگو باشد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران با بیان اینکه ما امروز در حوزههای موشکی و هواپیماهای بدون سرنشین در سطح کشورهای تراز اول جهان قرار داشته و در حوزههای دیگر مانند پدافند هوایی، راداری، جنگ الکترونیک، دریایی و ... خودکفا هستیم اظهار داشت: امروز همه مواد اولیه موشکی برای ساخت بدنه و تولید سوخت و موارد دیگر کاملا در داخل و توسط متخصصان ایرانی تهیه،طراحی و تولید میشود.
سردار حاجیزاده گفت: امروز دشمن میگوید باید توسعه صنعت موشکی ایران متوقف شود چرا که میداند این توان تبدیل به یک قدرت موثر شده است.
وی با تاکید بر اینکه امنیت ملت ایران خط قرمز نیروهای مسلح چه در ارتش و چه در سپاه است، گفت: ما قدرت موشکی را افزایش میدهیم و این طبیعی است که دشمنان ما یعنی آمریکا و اسرائیل از تولید موشک، آزمایشهای موشکی و نشان دادن شهرهای موشکی ما ناراحت و عصبی باشند چرا که میخواهند ملت ایران همیشه در موضع ضعف باشد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران دشمن اصلی ملت و نظام ایران را آمریکا معرفی کرد و افزود: ما هیچگاه یادمان نمیرود که آمریکا از رژیم بعث در جنگ با ایران حمایت کرد، هواپیمای مسافربری ما را را مورد هدف قرار داد،از منافقین حمایت کرد، پدیدآورنده داعش است و عامل جنگ در سوریه،یمن و عراق.
سردار حاجیزاده تصریح کرد: ما به عنوان نیروهای مسلح هیچگاه اجازه نمیدهیم حوادث دلخراشی مثل حمله ارتش رژیم بعث به ایران مجدد تکرار شود. ما توان دفاعی را قدم به قدم و پله به پله جلو میبریم باز همینجا اعلام میکنم که طی سالهای اخیر سومین کارخانجات زیر زمینی تولید موشک در ایران توسط سپاه تاسیس شده است.
وی گفت: ما در کنار صنایع دفاعی وزارت دفاع به توسعه توان موشکی ادامه خواهیم داد و ترسهای تجار امریکایی برای ما هیچ ارزشی ندارد.
فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران اضافه کرد: در آینده اولین موشک بالستیک زمین به زمین بعدی که ساخته شود به نام «دزفول» نامگذاری خواهد شد و ما سعی میکنیم موضع این شهر را از تجهیزات موشکی غنی کنیم.
سردار حاجیزاده همچنین با اشاره به موضوع خرید تجهیزات نظامی اخیر توسط عربستان از آمریکا خاطرنشان کرد: این موضوع به هیچ عنوان ما را ناراحت نمیکند و مطمئنیم در آینده همین تجهیزات علیه رژیم صهیونیستی به کار گرفته خواهد شد.
وی همچنین ضمن گرامیداشت سوم خرداد سالروز آزادی خرمشهر این ایام را به مردم خطه جنوب تبریک گفت.
حسین کچوئیان عصر امروز در نشست «بزم اندیشه» که با موضوع «سند ۲۰۳۰؛ فصلی نو در استعمار فرهنگی» در تالار اجتماعات موسسه جوانان آستان قدس رضوی برگزار شد، اظهار داشت: ذیل این بیانیه ۱۷ هدف و ۱۶۹ تارگت یا هدف جزئیتر وجود دارد که هدف چهارم آن ناظر به مسئله آموزش است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: کسانی که با بیانیه مذکور، سازمان ملل و یونسکو آشنایی نداشته باشند، آن را بسیار ایدهآل و به دنبال برابری و نفی تبعیض تصور میکنند.
وی با بیان اینکه در صورت نپذیرفتن این بیانیه، نمیتوانند به لحاظ حقوقی بر ما فشار بیاورند، افزود: این بیانیه سال ۲۰۱۶ تحت عنوان «سند آموزشی ۲۰۳۰» تصویب و منتشر شده و به امضای معاون اول رسیده است.
کچوئیان با طرح این سوال که چه ضرورتی داشت این سند را امضا کنیم؟ افزود: دلیل این امر، عدم باور به خود، عدم فهم انقلاب اسلامی و سازمانهای بینالمللی است. فقط میگویند ما باید با سازمانهای بینالمللی کار کنیم.
وی با بیان اینکه تاکنون هیچ دلیل روشنی به عنوان پاسخ نگرفتهایم، افزود: نهایتا میگویند ما اصل تحفظ را رعایت کردهایم به این معنا که اگر مواردی در تعارض با دین و فرهنگ ما بود، اجرا نمیکنیم. پرسش اصلی اینجاست که چرا علاوه بر امضا کردن بیانیه، سند نوشتید که الزامآور شود.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه هیچ سندی جز از طریق مجاری قانونی، سندیت، اعتبار و الزامآوری پیدا نمیکند، گفت: متاسفانه به مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی اصلا خبر داده نشد و به یکباره شهریور ماه بیانیه امضا و آذرماه از سند رونمایی شد.
وی همچنین افزود: این جریان از آذرماه آغاز شد و بنای ما بر عمومی کردن آن نبود اما زمانی که مشاهده کردیم، تذکرها جدی گرفته نمیشود، مجبور شدیم ورود کنیم به گونهای که رهبری نیز به امضای آن واکنش نشان دادند.
کچوئیان با اشاره به اصل تحفظ گفت: اصل تحفظ بسیار حائز اهمیت است. سازمان ملل هیچ اعتنایی به تحفظها نمیکند و معتقد است سند روحی دارد که تحفظهای ما نباید با آن تناقض داشته باشد.
وی با اشاره به تمرکز اینگونه اسناد بر زنان و دختران یادآور شد: این یک روند عمومی است که حدودا از دهه ۷۰ میلادی در غرب آغاز شده، پس از وقوع انقلاب جنسی شدت گرفته و تماما هم بر شکل خاصی از زندگی بین زن و مرد متمرکز است.
عضو شورای عالی انقلاب اسلامی فرهنگی اشاره کرد: این اسناد اهداف خوب هم دارند اما این تمرکز آنان بر مسئله زنان و دختران جز ایجاد زمینه برای انقلاب جنسی در جوامع نیست. این سازمانها از آنجایی که به دنبال عمومیتبخشی به این نوع سبک زندگی هستند، تحفظها را نمیپذیرند.
وی ادامه داد: یکی از این موارد ترویج روسپیگری و تعبیر کارگر جنسی از آن است. از مصریها خواستند این بندها را اجرا کنند، آنها اعلام کردند تحفظ کردهایم زیرا با قرآن ما مغایر است، در پاسخ گفتند قرآنتان را با آن منطبق کنید!
کچوئیان با بیان اینکه هدف اساسی توسعه ۲۰۳۰ این است که بحث شهروند جهانی را گسترش دهد، گفت: اساس این سند اومانیزم است. آموزش اومانیستی آموزشی است که اصل را بر انسان و موجودیت فیزیکی و جسمی او قرار میدهد.
وی بیان کرد: بحث «هیومن رایتز» یا حقوق بشر که در این سند بدان اشاره می شود، مطابق فلسفه اومانیستی است به این معنا که انسان صرف نظر از اعتقاداتش، ارزش و کرامت دارد اما از نظر ما کرامت به تقواست و انسان بدون تقوا «بل هم اضل از انعام» است.
این استاد دانشگاه همچنین بیان کرد: طبق آنچه که در سند مذکور نیز به آن اشاره شده، سند ۲۰۳۰ مبتنی بر تمام اسناد سازمان ملل است. مفهوم «حقوق بشر» به معنای حق هر خواستی به شمار میرود، یکی از این خواستها نیز حق همجنس بازی است.
محمدباقر ذوالقدر رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در گردهمایی اعضای جبهه مردمی با بیان اینکه جبهه مردمی برای انتخابات نبود، بلکه اولین اقدام آن برای شروع کار ورود به انتخابات بود، اظهار داشت: جبهه مردمی برای اهداف بزرگتری شکل گرفت و به همین منظور پس از ایستگاه اولش که انتخابات بود، مسیر خود را ادامه خواهد داد.
وی افزود: تشکل جبهه مردمی نیروهای انقلاب که متشکل از همه نیروهای دلسوز انقلاب اسلامی است، در این مقطع زمانی بهترین گامی بود که برای پاسداری از انقلاب اسلامی و ارزشهای آن برداشته شد.
ذوالقدر با اشاره به دو رویکرد حاکم بر اداره کشور پس از انقلاب اسلامی تصریح کرد: یک نگرش مبتنی بر ولایت فقیه و متجلی در امام(ره) و رهبر معظم انقلاب است و در مقابل آن نگرش دیگری وجود دارد که این ارزشها را برنمیتابد و شاید بتوان تعبیر غربگرا را برای آن انتخاب کرد.
رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با اشاره به برخی شاخصههای دو رویکرد متناقض حاکم بر اداره کشور در سالهای پس از انقلاب، خاطرنشان کرد: اولین شاخصه نگاه به اسلام و نگاه رویکرد اول به اسلام، همان چیزی است که امام راحل(ره) از آن به عنوان اسلام ناب محمدی(ص) خطاب میکنند و درمقابل آن جریانی است که اسلام را به عنوان امری نسبی تلقی میکند که در تعابیری چون اسلام رحمانی و تعابیری از این دست، متجلی است.
وی ادامه داد: رویکرد اول انقلاب را حقیقتی زنده میداند، ولی رویکرد دوم قائل به پایان انقلاب است و میگوید انقلاب با تشکیل نظام جمهوری اسلامی پایان یافته است.
ذوالقدر در همین زمینه اظهار کرد: رویکرد اول معتقد به ولایت مطلقه فقیه است، ولی رویکرد دوم ولایت فقیه را تا امری حداقلی تخفیف میدهد و در بهترین شرایط میگوید ولایت فقیه در حد نظارت است و حق دخالت در امور حکومتی را ندارد.
رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه دولت یازدهم با شعار اعتدال و رویکرد غربگرا روی کار آمد، تصریح کرد: جریان اصلاحات خود را با چهره روحانی بازسازی کرد و به وسیله آن روی کار آمد، کمااینکه به تعبیری که خود نیروهای اصلاحطلب به کار میبرند، روحانی را رحم اجارهای اصلاحات تلقی میکنند.
وی با بیان اینکه دولت یازدهم فکر میکرد شاید سازش با غرب و رابطه با کدخدا میتواند مشکلات را حل کند، افزود: به همین دلیل به سمت برجام رفت، ولی برجام فقط محدود در مسئله هستهای نبود و مجموعهای از برجامهای دیگر را نیز شامل میشد.
ذوالقدر در همین راستا ادامه داد: اولین برجام، برجام هستهای بود و قرار بود این برجامها کشور گام به گام به دامان غرب ببرد تا بهتدریج خودمان را با هنجارهای آنها تطبیق دهیم و فرایند نرمالیزاسیون شکل گیرد.
رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی اظهار داشت: قرار بود برجام دوم توان موشکی ایران را کنترل کند و تحرکات منطقهای کنونی آمریکا نیز بر این مبناست و بعید نیست دولت روحانی در روزهای آینده این برجام را مطرح کند.
وی خاطرنشان کرد: برجام سوم برای موضوعات حقوق بشر است تا هنجارهای غربی را بپذیریم که نظیر آن سند 2030 است که مورد اعتراض رهبر انقلاب نیز قرار گرفت.
ذوالقدر افزود: موضوع مقاومت منطقهای و عدم حمایت از جریان مقاومت و همچنین به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی هم یکی از برجامهاست.
رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی با بیان اینکه رهبر انقلاب به همین دلیل بارها بر مسئله نفوذ تأکید میکردند، تصریح کرد: در مقابل این جریان نفوذ، رهبر انقلاب بارها بر انقلاب و انقلابیگری تأکید داشتند و دلیل آن نیز این بود که جریان انقلابی کشور میتواند با جریان نفوذ مقابله کند.
وی در ادامه با تأکید بر اینکه نیروهای انقلاب باید با ایفای نقش سیاسی بسیج میشدند، ادامه داد: تشکیل جبهه مردمی نیروهای انقلاب پاسخی به این نیاز بود که هدفش ایجاد همافزایی در جریان انقلاب برای مقابله با پروژههای غرب است.
ذوالقدر افزود: بر این اساس مجمع عمومی جبهه مردمی مدیریت فرایند تصمیمگیری نهایی را به شورای مرکزی واگذار کرد و در نهایت در جریان انتخابات شورای مرکزی تصمیم گرفت که با یک نامزد که آقای رئیسی بود، کار را ادامه دهد.
رئیس ستاد جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی در پایان تأکید کرد: حجتالاسلام رئیسی در انتخابات 29 اسفند، 16 میلیون رأی حلال کسب کرد و با این رأی عدمالفتحی افتخارآمیز برای خود به دست آورد.